
ناکامی جوانان برای ازدواج در تنگنای گرانی
تعداد بازدید : 2
ایستگاه ازدواج
امروزه حدود ۱۷ میلیون نفر در سن ازدواج مجرد ماندهاند
نویسنده : یلدا توکلی / گروه تحریریه
روزگاری نهچندان دور، جوانها خیلی زود به فکر ازدواج میافتادند و بساط عروسی جور میشد و همه فامیا و اهل محل جمع میشدند، یک زندگی ساده شکل میگرفت وکانون خانواده گرم میشد اما حالا بسیاری از جوانان دیگر به ازدواج فکر نمیکنند و به قول خودشان قصد ازدواج فعلاً ندارند ولی پشت این جمله کوتاه حقایق دردناکی پنهان شده است چرا که جوانها، زیر بار گرانیهای هرروزه، ناامنی شغلی و رؤیاهایی که مدام گرانتر میشوند، از ازدواج عقب مینشینند.
هر صبح جوانان با قیمتهای تازه بیدار میشود
در حقیقت جوانان امروز نه از ازدواج گریزان هستند و نه از خانواده، اما در واقعیتی زندگی میکنند که هر صبح با قیمتهای تازه بیدار میشود و هر شب با نگرانیهای عمیقتر به خواب میرود. در چنین شرایطی، سیاست جوانی جمعیت بیش از آنکه چراغ راه باشد، به طرحی شبیه شده، که نه ازدواج را آسان کرده و نه فرزندآوری را ممکن ساخته است. زنگ خطرها به صدا در آمده چرا که ازدواج در شرایط فعلی به مسئلهای ساختاری بدل شده که بر آینده اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی کشور اثر میگذارد. جامعهای که در حال پیر شدن است و خیلی زود با بحرانهای جدی در نظام بازنشستگی، سلامت و حمایت اجتماعی روبهرو خواهد شد.
شتابی نگرانکننده به سمت سالمندی
امروزه حدود ۱۷ میلیون نفر در سن ازدواج مجرد ماندهاند، عددی بزرگ در کشوری با جمعیت ۸۵ میلیونی. این واقعیت، ایران را با شتابی نگرانکننده به سمت سالمندی سوق میدهد. ازدواج برای بسیاری از جوانان امروز، به معادلهای پیچیده میان دخل وخرج، اجارهخانه و آیندهای نامطمئن تبدیل شده است. گرانی هرروزه، از مسکن و جهیزیه تا سادهترین لوازم زندگی، تصمیمی را که زمانی با دل گرفته میشد، به محاسبهای فرساینده بدل کرده است و این یک واقعیت تلخ است، جوانی که امنیت شغلی ندارد و هر روز با قیمتهای تازه روبهرو میشود، چگونه میتواند به ساختن فردا فکر کند و میل به ازدواج نه از سر بیعلاقگی، که زیر فشار واقعیتهای اقتصادی عقب مینشیند.
فاصلهای عمیق میان شعار و واقعیت
اما در این میان سیاست جوانی جمعیت با نیت کنترل روند سالمندی و احیای خانواده آغاز شد، ولی آنچه امروز دیده میشود، فاصلهای عمیق میان شعار و واقعیت است. این سیاست، بیش از آنکه به یک باور جدی و برنامهریزی شده تبدیل شود، در بسیاری از سطوح فقط یک شعار ماند و در تشریفات اداری خلاصه شد و در نتیجه ما با نسلی مواجه هستیم که جوانیاش در انتظار گذشت و سالمندیاش زودتر از موعد فرا خواهد رسید. بر اساس دادههای سازمان ثبت احوال، تعداد ازدواجها سالانه از حدود ۸۰۰ هزار مورد در اوایل دهه ۱۳۹۰ به حدود ۴۷۰ هزار ازدواج در سال ۱۴۰۳ کاهش یافته است، افتی نزدیک به ۴۰ درصد و این کاهش، همزمان با افزایش میانگین سن ازدواج رخ داده و مردان بهطور متوسط در ۲۸.۳ سالگی و زنان در ۲۴.۱ سالگی ازدواج میکنند. در هفت ماه نخست سال ۱۴۰۴ نیز تنها حدود ۲۷۲ هزار ازدواج ثبت شده و نسبت طلاق به ازدواج به مرز نگرانکننده ۴۰ درصد نزدیک شده است؛ عددی که نشان میدهد حتی ازدواجهای شکلگرفته نیز از ثبات کافی برخوردار نیستند.
سیاستها تغییر محسوسی در رفتار جمعیتی ایجاد نکرده است
قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که در سال ۱۴۰۰ تصویب شد، با وعدههایی چون تسهیلات بانکی، مرخصی زایمان و بستههای حمایتی، هدف تشویق ازدواج و فرزندآوری را دنبال میکرد. اما پس از گذشت چهار سال، حتی مقامات رسمی نیز اذعان دارند که این سیاستها تغییر محسوسی در رفتار جمعیتی ایجاد نکرده است. نرخ باروری که در دهه ۶۰ به ۶.۸ فرزند میرسید، امروز به کمتر از ۱.۵ فرزند کاهش یافته و فاصله ازدواج تا تولد نخستین فرزند به بیش از چهار سال رسیده است؛ فاصلهای که عملاً فرصت فرزند دوم و سوم را برای بسیاری از خانوادهها از بین میبرد.
هشدار جدی درباره آینده
کارشناسان معتقدند ریشه این ناکامی، فراتر از سیاستهای اداری است. تورم مزمن، بیکاری یا اشتغال بیثبات، هزینههای سرسامآور مسکن و کاهش قدرت خرید، ازدواج را از یک انتخاب طبیعی به آرزویی دوردست تبدیل کرده است. رضا سعیدی، سرپرست مرکز جوانی جمعیت، سلامت خانواده و مدارس وزارت بهداشت نیز، با صراحت درباره پیامدهای این روند هشدار داده است.
وی اذعان داشت که روند ازدواج در دهه اخیر به شکل محسوسی نزولی شده واگر برنامهای جدی برای تسهیل ازدواج وجود نداشته باشد، کاهش فرزندآوری و افزایش سالمندی جمعیت تشدید خواهد شد. وی ساختار سنی کشور را چنین توصیف کرد که در حال حاضر حدود ۸ درصد جمعیت بالای ۶۵ سال و حدود ۱۱.۵ تا ۱۲ درصد بالای ۶۰ سال هستند و ایران با شیب بسیار تند به سمت سالمندی حرکت میکند.